انسان وقتى این احادیث را مىبیند به این فکر مىافتد که کسى که با این حقایق قرآنى و معارف اسلامى آشنایى و رابطهاى ندارد، چگونه زندگى وى کند و در زندگى به چه چیزى دلگرم است؟ از زندگى چه فهمیده و چه فهمیده و چه مىخواهد و دنبال چه بهرهاى است؟ این انسان به بیان قرآن واقعا کور است، در جهانى تنگ و محدود زندگى مىکند، افکارش خیلى کوتاه و روحش خیلى کوچک و دلش خیلى محدود است و در ظلمت زندگى مىکند. اما مردى که با این حقایق و معارف آشنایى دارند، جهان را چگونه مىبینند، آفرینش را چه آفرینشى و چه دستگاهى مشاهده مىکنند، با چه احساسى زندگى مىکنند و با چه نورانیتى و چه روح بزرگى زندگى را مىگذرانند؟ این مردم واقعا جهان را براى خود تنگ نمىبینند. در این باره آیاتى در قرآن مجید هست که بعضى از آنها را ذکر مىکنیم.
در آیه 122 از سوره انعام پروردگار جهان مىفرماید:أومن کان میتا فاحییناه و جعلنا له نورا یمشى به فى الناس کمن مثله فى الظلمات لیس بخارج منها. این میت و مرده که در آیه آمده همان کافر است. آدمهایى که نسبت به معارف دین و عالم غیب و ماوراى ماده درکى نکردهاند و احساسى ندارند و خدا را در همین جهان ماده مىبینند، اینها مردهاند، در ظلمت و تاریکى زندگى مىکنند و هیچ نور ندارند. آیا اینها مثل کسانیند که ما به آنها حیات بخشیدیم و به آنها نور دادیم تا با آن در میان مردم رفت آمد کنند. این نور، نور علم و معرفت است، آشنایى به حقایق و معارف است. این نور احساس عظمت این جهان است و آنچه براى این جهان مفید است مثل این حقایق. آیه دیگر آیه 72 از سوره اسراء است. و من کان فى هذه أعمى فهو فى الاخر أعمى و أضل سبیلا. در آیه قبل، تعبیر مرده و زندگى در تاریکى به کار رفته بود، اما در این آیه تعبیر کور آمده است. کسى که نسبت به معارف آشنایى ندارد به حقیقت کور است. وقتى در دنیا کور است و نتوانسته حقایق را درک کند، در آخرت کورتر و گمراهتر است و راهى به سوى خیر و خوبى و سعادت و لطف و عنایت خدا نمىیابد.
آیات 124 به بعد سوره طه این است و من أعرض عن ذکرى فان له معیشه ضنکا و نحشره یوم القیامه اعمى قال رب لم حشرتنى أعمى و قد کنت بصیرا قال کذلک أتتک ایاتنا فنسیتها و کذلک الیوم تنسى کسى که از یاد خدا روى بگرداند، در تنگا مىزید، و او را در قیامت کور محشور مىکنیم. آنجا فریادش بلند مىشود که پروردگارا چرا مرا کور محشور کردى در حالى که در دنیا چشمانم مىدید. به او خطاب مىشود آیات ما براى تو آمده و تو آنها را فراموش کردى و اعتنایى به آن نکردى، اینچنین است که ما هم اینجا تو را فراموش کردیم و واگذاردیم.
در این آیه، زندگى کسى که نسبت به معارف آشنایى ندارد زندگى در تنگنا و زندگى کورکورانه توصیف شده است. آدمى که در دنیا، زندگى را همین زندگى مادى و طبیعى مىبیند و مردن را امرى عادى و طبیعى تلقى مىکند و چیزهایى را که در پس پردهها هست نمىبیند، و فقط ظاهرها را مىبیند، و به تعبیر قرآن یعلمون ظاهرا من الحیوه الدنیا و هم عن الاخره هم غافلون ( این کور است و در تاریکى زندگى مىکند، حقایق را نمىبیند. او تنگ نظر و کوتاه همت است و روح کوچکى دارد.