در ذیل آیه شریفه وَإِذَا الْمَوْؤُودَةُ سُئِلَتْ بِأَیِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ در بعضی از تفاسیر نقل شده که او محسنفاطمه (علیهاالسلام) است .
و مفضل بن عمر از حضرت صادق(علیه السلام) نقل می کند که آن حضرت فرمودند:
در روز قیامت خدیجه و فاطمه بنت اسد محسن را به روی دست می گیرند و وارد محشر می شوند و خداوند ، اول مطالبه حق او را از ظالمینش می کند .
بعد از نقل این روایت حضرت به قدری گریه کرد که محاسن شریفش تر شد و فرمود: لاقرت عین لا تبکی عند هذا الذکر . یعنی : روشن و بینا نباشد چشمی که از شنیدن این مصیبت گریان نشود .
از اخبار وارده استفاده می شود که مصیبت های وارده بر حضرت صدیقه طاهره فاطمه_زهرا (سلام الله علیها) بر ایمه هدی (علیهم السلام) خیلی سخت بوده .
چنانچه نقل شده : یک روز حضرت رضا (علیه السلام) دیدند نور دیده اش حضرت جواد (علیه السلام) (در سن طفولیت) دستهای خودش را روی زمین گذاشته و متحیرانه به طرف آسمان نگاه می کند و اشک می ریزد حضرت او را در بر گرفته و سبب گریه اش را سو ال نمودند ؟
حضرت جواد (ع ) عرض کرد: یک وقت متوجه مصایب مادرم زهرا(سلام الله علیها) شدم و ناخودآگاه گریه ام گرفت .
و همچنین در کتب اخبار نقل شده که : حضرت باقر (علیه السلام) در مرض موت خود ، متوسل به زهرا(سلام الله علیها) شد و در مصایب وارده بر آن بی بی اشک می ریخت .
و نیز شیخ طوسی (رحمه الله علیه) از ابن عباس نقل می کند که : در مرض رحلت حضرت رسول (صلی ا... علیه وآله وسلم) دیدم آن حضرت خیلی متاءثر بود و اشک می ریخت . وقتی علت گریه آن حضرت را سوال کردم فرمودند: برای فرزندانم گریه می کنم چون از امت به آنها خیلی جفا می رسد و گویا می بینم دخترم زهرا را که مورد شکنجه واقع شده و صدا می زند یا ابتاه و کسی به داد او نمی رسد .
حضرت فاطمه و دیده خونبار چرا
آشناپهلوی او با نوک مسمار چرا
بانویی را که به آغوش نبی جایش بود
بی سبب دوخته بین در و دیوار چرا
کرده دشمن ز جفا صورت او را نیلی
چهره ای را که بود مظهر عفار چرا
باب امید همه عالمیان سوخته شد
آتش کین زده بر قلب ده و چار چرا
پاورقی ها:
منهاج الدموع ، ص 243.
نوای عشق حسینی ، ص 152.
منبع: کتاب کرامات الفاطمیة
نوشته علی میرخلف زاده
و مفضل بن عمر از حضرت صادق(علیه السلام) نقل می کند که آن حضرت فرمودند:
در روز قیامت خدیجه و فاطمه بنت اسد محسن را به روی دست می گیرند و وارد محشر می شوند و خداوند ، اول مطالبه حق او را از ظالمینش می کند .
بعد از نقل این روایت حضرت به قدری گریه کرد که محاسن شریفش تر شد و فرمود: لاقرت عین لا تبکی عند هذا الذکر . یعنی : روشن و بینا نباشد چشمی که از شنیدن این مصیبت گریان نشود .
از اخبار وارده استفاده می شود که مصیبت های وارده بر حضرت صدیقه طاهره فاطمه_زهرا (سلام الله علیها) بر ایمه هدی (علیهم السلام) خیلی سخت بوده .
چنانچه نقل شده : یک روز حضرت رضا (علیه السلام) دیدند نور دیده اش حضرت جواد (علیه السلام) (در سن طفولیت) دستهای خودش را روی زمین گذاشته و متحیرانه به طرف آسمان نگاه می کند و اشک می ریزد حضرت او را در بر گرفته و سبب گریه اش را سو ال نمودند ؟
حضرت جواد (ع ) عرض کرد: یک وقت متوجه مصایب مادرم زهرا(سلام الله علیها) شدم و ناخودآگاه گریه ام گرفت .
و همچنین در کتب اخبار نقل شده که : حضرت باقر (علیه السلام) در مرض موت خود ، متوسل به زهرا(سلام الله علیها) شد و در مصایب وارده بر آن بی بی اشک می ریخت .
و نیز شیخ طوسی (رحمه الله علیه) از ابن عباس نقل می کند که : در مرض رحلت حضرت رسول (صلی ا... علیه وآله وسلم) دیدم آن حضرت خیلی متاءثر بود و اشک می ریخت . وقتی علت گریه آن حضرت را سوال کردم فرمودند: برای فرزندانم گریه می کنم چون از امت به آنها خیلی جفا می رسد و گویا می بینم دخترم زهرا را که مورد شکنجه واقع شده و صدا می زند یا ابتاه و کسی به داد او نمی رسد .
حضرت فاطمه و دیده خونبار چرا
آشناپهلوی او با نوک مسمار چرا
بانویی را که به آغوش نبی جایش بود
بی سبب دوخته بین در و دیوار چرا
کرده دشمن ز جفا صورت او را نیلی
چهره ای را که بود مظهر عفار چرا
باب امید همه عالمیان سوخته شد
آتش کین زده بر قلب ده و چار چرا
پاورقی ها:
منهاج الدموع ، ص 243.
نوای عشق حسینی ، ص 152.
منبع: کتاب کرامات الفاطمیة
نوشته علی میرخلف زاده
نوشته شده در تاریخ دوشنبه 92 فروردین 19 توسط
سجاد مقیمی منفرد